English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7646 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
arresting sheave U ریل و سرسره مهار هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
chute U سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chutes U سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
arresting sheave U پل مهار هواپیما
barricading U مهار هواپیما سد جاده
barricaded U مهار هواپیما سد جاده
barricades U مهار هواپیما سد جاده
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
barricade U مهار هواپیما سد جاده
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
aircraft arrestment U عملیات مهار هواپیما
arresting net stanchion U قلاب تور مهار هواپیما
arresting system payout U بازده سیستم مهار هواپیما
hook cable U کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
arresting system purchase element U وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
slipway U سرسره
dock U سرسره
docks U سرسره
chutes U سرسره
sliding board U سرسره
docked U سرسره
slides U سرسره
chute U سرسره
ways U سرسره
slide U سرسره
races U سرسره ریل
discharge chute U سرسره تخلیه
raced U سرسره ریل
snowslide U سرسره برفی
beaching gear U سرسره قایق
race U سرسره ریل
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
slide [for children] U سورتمه [سرسره ] [در برف]
slide U ریل لغزنده سرسره
slide U سرسره گهواره توپ
slides U سرسره گهواره توپ
sleighs U سرسره عاید ودافع
sleigh U سرسره عاید ودافع
slides U ریل لغزنده سرسره
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
arresting sheave span U محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
bearing U یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
skated U سرسره بازی کردن کفش چرخدار
skates U سرسره بازی کردن کفش چرخدار
skate U سرسره بازی کردن کفش چرخدار
racer U ریل یا سرسره دوار برجک توپ
racers U ریل یا سرسره دوار برجک توپ
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
tie U متصل کردن مهار کردن مهار
ties U متصل کردن مهار کردن مهار
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
race ring U رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
braced U مهار
brace U مهار
halter U مهار
guys U مهار
halters U مهار
spans U مهار
unbridle U بی مهار
spanning U مهار
spanned U مهار
restraint U مهار
guide rope U مهار
chucking U مهار
restraints U مهار
bearing rein U مهار
belaying pin U مهار
frenum U مهار
controls U مهار
chainage U مهار
span U مهار
anchor U مهار
anchoring U مهار
make fast U مهار
anchors U مهار
anchorages U مهار
bond U مهار
anchorage U مهار
controlling U مهار
guy U مهار
control U مهار
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
holdfast U مهار گیر
span wire U سیم مهار
chucked U مهار کردن
sagrod U مهار عرضی
bridles U مهار ناو
bridles U زنجیر مهار
mooring line U سیم مهار
bridling U مهار ناو
bridling U زنجیر مهار
mooring buoy U بویه مهار
stayed U تکیه مهار
stay U تکیه مهار
mooring swivel U مدور مهار
mooring rope U طناب مهار
mooring ring U حلقه مهار
bridled U زنجیر مهار
bridled U مهار ناو
sag rod U مهار عرضی
chucks U مهار کردن
knee brace U مهار زانوئی
raker U تیر مهار
martingale U مهار جلو
prony brake U مهار پرونی
chucking U مهار کردن
tractable U سست مهار
bridle U مهار ناو
bridle U زنجیر مهار
mooring pendant U سیم مهار
anchor pole U دیرک مهار
tie rod U میل مهار
restrained U مهار شده
clamping U مهار کردن
knee-brace U مهار زانویی
drogue U مهار چتری
daedman U مهار وزنی
bollard U میله مهار
clamped U مهار کردن
bollards U میله مهار
cross brace U مهار عرضی
clamp U مهار کردن
chuck U مهار کردن
ball control U مهار توپ
controlled U مهار شده
foot trap U مهار توپ با کف پا
clamps U مهار کردن
stayband U حلقه مهار
guy wire U سیم مهار
tawie U سست مهار
electrical shant U مهار برقی
anchor rod U میل مهار
gripping jaw U فک مهار کننده
bollard U تیر مهار
angle-tie U مهار قطری
angle-tie U مهار گوشه
wiring harness U مهار سیم
uncontrolled U مهار نشده
topping lift U مهار بالایی
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
leg trap U مهار توپ با ساق پا
moorage U محل مهار کشتی
clamped U مهار گیره عقربک
clamps U مهار گیره عقربک
clamping U مهار گیره عقربک
restrains U نگهداشتن مهار کردن
anchored filament U افروزه مهار شده
mooring line U طناب مهار مین
mooring swivel U خودگر مهار مین
escalates U از مهار خارج شدن
restrain U نگهداشتن مهار کردن
escalating U از مهار خارج شدن
restraining U نگهداشتن مهار کردن
forward bow spring U طناب مهار کشتی
escalate U از مهار خارج شدن
escalated U از مهار خارج شدن
restraining forces U نیروهای مهار کننده
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
clamping fixture U گیره مهار کننده
chucking automatic U مهار کردن خودکار
clamp U مهار گیره عقربک
buoy pendant U زنجیر مهار بویه
ground tackle U وسیله مهار کردن قایق
afterbow U طناب مهار سینه ناو
dragging-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
bolster plate U صفحه برای مهار کردن
dragon-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
equitation U هنر سواری و مهار اسب
clamping jaw U فکهای مهار کننده گیره
Recent search history Forum search
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
0o level
0 ترسیم مسیر هواپیما توی گوشی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com